ای حسین عزیز، اگر آب ببینم تو را یاد یاد خواهم کرد خواهم کرد. اگر آب بنوشم بیاد خواهم سوخت. اگر دریا ببینم دل دریایی ات را مجسم خواهم کرد.
اگر مشک ببینم اشکم جاری می شود. اگر لب تشنه ای ببینم زمزمه می کنم که ((ای حسین)).
از روزی که اصحابت در کنار آب با لب خشکیده جان دادند، آبهای دنیا برای همیشه شرمنده مانده و از آن روز«آب» یادآور تو گردید. هنوز صدای تشنگیت در تاریخ طنین انداز است که ندا دادی:
«شیعَتی مَهما شَرِبتُم ماءَ عَذبِ فَاذکُرونی»
ومن با لبیک به طنین جگر سوز ندایت،هر گاه آب بنوشم تو را یاد می کنم و«سلام بر حسین»و«لعنت بر یزید» را بر زبان جاری می سازم.
اگر آب مایه حیات است، از روزی که آن را از تو مضایقه کردند نام نو مایه حیات قلوب شد، ای تمام هستی من ، ای حسین!
نظرات شما عزیزان:
با چند غزل جدید به روز هستم، پوزش من رو بابت دیر قرار دادن اشعارم در وبلاگ بپذیرید.
منتظر حضورتون هستم با نظرات خوبی که میدهید.
برچسبها: